Friday, May 28, 2010
هیچ چیزی بدتر از این نیست که در میانه‌ی تماشای یک فیلم خوب٬ حال تهوع به آدم دست بدهد. اما افراد بسیاری با تماشای فیلمهای سه بعدی (3D) به چنین وضعی دچار میشوند. اما چرا؟

پروفسور آندره‌آ بوبکا٬ پژوهشگری از کالج سن پیترز نیوجرسی در این مورد می گوید: «در هنگام تماشای فیلمهای سه بعدی٬ مغز پیامهای متناقضی از گیرنده های حسی دریافت می کند. وقتی تصاویر متحرک روی صفحه به نمایش در می آیند٬ چشم پیامی به مغز ارسال می کند مبنی بر اینکه بدن در حال تحرک است. در عین حال٬ مایع تعادل و گیرنده های موجود در گوش میانی٬ چنین پیامی به مغز مخابره نمی کنند٬ بلکه برعکس به مغز می گویند که بدن در حال سکون است. به عهبارت دیگر٬ پیامی که چشم و گوش به مغز مخابره می کنند٬ نقیض یکدیگر است و این در واقع اولین گام برای ابتلا به سرگیجه و تهوع است.

و این دقیقا عکس اتفاقی است که در هنگام مطالعه در اتومبیل می افتد. در این هنگام٬ چشم روی متن متمرکز شده و حرکتی را به مغز مخاره نمی کند. برعکس مایع موجود در گوش میانی٬ حرکتهای بدن را حس کرده و آنرا به مغز گزارش می کند و تناقض بین این دو پیام٬ سبب ایجاد حال تهوع و سرگیجه در انسان میشود.»

بوبکا برای اثبات این تئوری٬ آزمایشی انجام داده است. آنها یک استوانه‌ی توخالی که بالا و پایین آن خالی است و در قسمت داخل دارای تصاویری است٬ را در یک اتاق قرار می دهند و از افراد مورد آزمایش می خواهند تا در داخل استوانه قرار بگیرند. سپس استوانه شروع به چرخش می کند و تصاویر از جلوی چشم فرد عبور می کنند در حالیکه خودش حرکت نمی کند. تقریبا تمامی افرادی که در این آزمایش شرکت کردند٬ دیر یا زود٬ دچار سرگیجه و حال به هم خوردگی شدند.

در واقع پس از گذشت ۲۰ ثانیه٬ آنها حس می کنند که در حال چرخش در جهتی خلاف جهت گردش استوانه هستند و پس از گذشت چندین دقیقه٬ همگی حال تهوع می گیرند. نکته‌ی کلیدی در این آزمایش این بود که هر چه تصاویر موجود در داخل استوانه٬ پیچیده تر باشد٬ افراد ۷۵ درصد سریع تر از زمانی که تنها مربع های سیاه و سفید ببینند٬ به حال تهوع دچار میشوند. همچنین تماشای مربع های رنگی افراد را زودتر به تهوع دچار می کند تا مربع های سیاه و سفید. این در حالی است که تصاویر پیچیده تر٬ نه تنها سرعت ابتلا به تهوع را افزایش می دهند٬ بلکه بر شدت آن نیز می افزایند.


جالب اینکه تقریبا تمامی افراد به این وضعیت دچار میشوند.

جالب ترین نتیجه‌ی این آزمایش این بود که افرادی که نارسایی مادرزادی در گوش میانی دارند٬ در مقابل این وضعیت مصونیت دارند و تنها افرادی هستند که در چنین وضعیتی به تهوع دچار نمی شوند. این افراد از درک حرکت ناتوانند بنابراین گوش و چشم آنها پیامهای متناقض به مغزشان ارسال نمی کنند.

دلیل چنین واکنشی٬ احتمالا در تکامل مغز انسان در نحوه‌ی واکنش به مسمومیت نهفته است. تناقض بین پیامهای دریافتی از گوش و چشم٬ در واقع شبیه به وضعیتی است که فرد دچار مسمومیت شده است و مغز به لحاظ فرگشتی طوری برنامه ریزی شده که در چنین وضعیتی٬ واکنش هایی را فعال کند تا سم از بدن دفع شود و حالت تهوع دقیقا ابزار بدن برای دفع سموم است. تصاویر بسیار پیچیده از قبیل آنهایی که در اواتار می بینیم٬ مانند دوز بسیار بالایی از سموم عمل می کنند.

البته عوامل ژنتیکی و هورمونی هم در شدت و ضعف این حالت دخیل هستند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در این زمینه زنان آسیب پذیری بیشتری نسبت به مردان دارند.

همچنین پژوهشگران در صدد یافتن راهی هستند که برای افرادی که در محیط کار٬ درگیر چنین حالاتی هستند مفید باشد. برای مثال تقریبا ۷۰ درصد فضانوردان در فضا دچار حال تهوع می شوند.

منبع: لایو ساینس
Tuesday, May 25, 2010
فکر می کنید یک یا چند گونه از موجودات خلیج مکزیکو پس از نشت نفت منقرض خواهند شد؟ اگر چنین فکر می کنید٬ روی این موضوع شرط ببندید٬ شاید از کنار انقراض چند حیوان٬ پولی هم نصیب شما شد.

بنگاه شرط بندی آنلاین پدی پاور دات کام (PaddyPower.com) احتمالات این موضوع را در سایت خود قرار داده و از مشتریانش دعوت می کند روی این موضوع شرط بندی کنند. شانس اینکه لاک پشت کِمپ ریدلی و گونه های مهاجر در خطر انقراض٬ اولین قربانیان این حادثه باشند٬ بسیار بالاست. در صورت انقراض لاک پشت ریدلی٬ شرط ۵ دلاری ۹ دلار برای صاحبش به ارمغان خواهد آورد. گونه های کمتر در معرض خطر هم عبارتند از ماهی استروژن خلیج مکزیکو٬ اره ماهی دندان کوچک و نوعی مرجان. این گونه ها٬ ضریب برد ۲۰ به یک دارند.

سخنگوی این وبسایت در واکنش به اعتراضات به این شرط بندی اعلام کرده: «سیاست ما بسیار روشن است. ما فکر می کنیم افراد باید بتوانند با پول از افکارشان پشتیبانی کنند.»

یکی دیگر از موضوعات ارائه شده برای شرط بندی٬ مدیر ارشد آینده شرکت بی پی٬ شرکت مقصر در سانحه‌ی نشت نفت در خلیج مکزیو٬ است.

اگر دیر بجنبید٬ گولدمن سکز روی این موضوع شرط بندی خواهد کرد و بر فرض که حیوان مورد نظر آنها منقرض هم نشود٬ چند شکارچی استخدام کرده و از خجالت حیوانات درخواهند آمد.

منبع (با اندکی دخل و تصرف)

مطالب مرتبط

اقتصاد کاپیتالیستی یا بنگاه شرط بندی
Thursday, May 13, 2010
درس امروز: مواظب باشید آب روی مک بوکتان نریزد. وگرنه هر چه دیدید از چشم خودتان دیدید.‌

سال ۲۰۰۸ بود که یک مشتری که مک بوک پروی خود را خیس آب یافت. او با مراجعه به دفتر اپل٬ متوجه میشود که باید ۳۰۰ دلار بپردازد تا به او بگویند آیا مک بوک او تعمیر شدنی هست یا خیر.
این فرد که از پاسخ دریافتی اصلا خشنود نیست٬ شخصا به استیو جابز٬ مدیر عامل اپل ایمیلی می فرستد و می نویسد:

من می دانم که تقصیر خودم بوده که مک بوک داخل آب افتاده٬ اما دریافت ۳۰۰ دلار برای اینکه فقط به من بگویند آیا می توانند آنرا تعمیر کنند یا نه٬ اصلا منصفانه نیست. محض اطلاع شما من یکی از مشتریان وفادار اپل هستم و این سومین کامپیوتر اپلی است که خریداری کرده ام.


اما بشنوید از پاسخ پیرمرد غرغروی داستان٬ آقای استیو جابز. ایشان پاسخ می دهد:


بله٬ وقتی مک بوک شما داخل آب بیافتد٬ نتیجه همین است که می بینید. مواظب باشید از این پس مک بوک خود را داخل آب نیاندازید. به نظر می رسد شما دنبال یک نفر غیر از خودتان هستید که سرش داد بکشید.

استیو


این مقاله برداشت آزادی از این مطلب است.
Thursday, May 6, 2010
خیلی از مردم دنیا٬ از جمله بسیاری از مردم آمریکا٬ فکر می کنند اقتصاد آمریکا یک ماشین بزرگ کاپیتالیستی است. ولی واقعیت این است که در حال حاضر٬ اقتصاد آمریکا بیشتر شبیه یک قمارخانه یا بنگاه شرط بندی عظیم است.
در واقع طی چند سال گذشته٬ میلیاردها دلار پول آسان و بادآورده به جیب سیاستمداران٬ سرمایه داران و بانکداران بزرگ سرازیر شده است. مایلید بدانید آنها چطور چنین سود سرشاری برده اند؟ خیلی ساده: با شرط بندی روی سقوط اقتصاد آمریکا.
قبل از اینکه به جزيیات این موضوع وارد شوم٬ توضیح مختصری خواهم داد در مورد اینکه چگونه می توان از کاهش ارزش چیزی سود برد.
درک افراد عادی از خرید و فروش سهام یا اوراق قرضه این است که شخص پس از مطالعه٬ گمان می کند شرکت الف که محصول ب را تولید می کند٬ به دلیل کیفیت خوب محصولات و بازاریابی خوب٬ آینده‌ی خوبی در پیش دارد. پس سهام آن را خریداری می کند. اگر پیش بینی او درست از آب درآید٬ قیمت سهام شرکت افزایش پیدا کرده و او سود می برد و در غیر این صورت زیان خواهد دید. در این حالت٬ سرمایه گذار٬ روی موفقیت شرکت الف شرط بندی کرده است.

اما مدل دیگری از سرمایه گذاری هست که به آن «فروش استقراضی» (Short Selling) می گویند. در این روش٬ شما حدس می زنید که ارزش سهام شرکت الف به دلیل فعالیتها و سیاستهای نادرست شرکت رو به کاهش خواهد بود. بنابراین روی سقوط آن شرط بندی می کنید.

سعی می کنم با یک مثال ساده این موضوع را روشنتر کنم: شما ۱۰۰۰ سهم از شرکت الف را «قرض» می کنید و آن را بلافاصله به قیمت روز بازار یعنی ۱۰ دلار در هر سهم می فروشید. با ده هزار دلار پولی که دارید٬ یک ماه بعد٬ سهام همان شرکت را به قیمت هر سهم ۸ دلار خریداری می کنید و ۱۰۰۰ سهم قرضی را به صورت سهام بر می گردانید و به ازای قرض خود نیز فرضا ۵۰۰ دلار بهره می پردازید و ۱۵۰۰ دلار در این میان نصیب شما می شود. در این مدل٬ این سقوط و کاهش ارزش شرکت الف است که برای سرمایه گذار سودآور است.

برگردیم به موضوع بحث اصلی. در پنج سال اخیر٬ سیاستمداران و سرمایه گذاران بزرگ آمریکایی با شرط بندی روی سقوط ارزش املاک و مستغلات در آمریکا٬ میلیاردها دلار سود به جیب زده اند. اما آیا این «فروش استقراضی» و «شرط بندی» ها برای اقتصاد آمریکا مفید هستند؟ اقتصاد آمریکا چگونه باید مجددا روی پای خود بایستد٬ در حالیکه بزرگترین سرمایه داران و سیاستمداران آن٬ فعالانه روی سقوط آن شرط می بندند؟

فقط به لیست زیر نگاهی بیاندازید و ببینید چه کسانی از سقوط اقتصاد آمریکا سود می برند:


سود بردن معقول از سرمایه گذاری منصفانه٬ موضوعی مورد پذیرش همگان است. اما وقتی سرمایه داران بزرگ و سیاستمداران روی فروریختن اقتصاد آمریکا شرط بندی می کنند٬ جای تامل بسیار است.

از طرف دیگر٬ منطقا یک سرمایه گذار برای سودده کردن شرط بندی خود٬ تلاش هم خواهد کرد. اما موضوع زمانی جالبتر میشود که بدانیم افرادی که اینگونه روی سقوط اقتصادی آمریکا شرط بندی می کنند٬ هم انگیزه و هم قدرت کافی برای تحقق این موضوع را در اختیار دارند و کافی است هر از گاهی٬ یک فشار «کوچک» در جهتی که می خواهند به اقتصاد وارد آورند تا شرط را ببرند.

واقعیت این است که محیط اقتصادی آمریکا٬ به محیطی تبدیل شده که ترس در آن حکمفرمایی می کند. وقتی اقتصاد به نقطه ای برسد که عده‌ی قلیلی٬ از شکست و سقوط میلیونها فرد دیگر٬ میلیاردها دلار سود به جیب می زنند٬ باید فکری جدی به حال سیستم کرد.

به نمودار زیر دقت کنید. درآمد ملی آمریکا ته به حال هیچ گاه تا این حد سقوط نکرده است:



در این اوضاع٬ درآمد دولت به پایینترین سطح خود رسیده در حالیکه مخارج آن در حال شکافتن سقف آسمان است:


و بدهی ملی دولت آمریکا از یک تریلیون دلار در سال ۱۹۸۰ به بیش از دوازده تریلیون دلار رسیده و کماکان در حال افزایش است و کسی توان کنترل آن را ندارد.


بدیهی است که چنین کسر بودجه‌ی عظیمی٬ (که تنها مختص آمریکا نیست و تمامی دولت های جهان کمابیش با آن درگیرند) نمی تواند تا ابد ادامه پیدا کند. وارن بافه در این مورد می گوید: «تماشای تلاش دنیا برای خلاصی از بار بدهی کلان٬ منظره‌ی جالبی نخوهد بود.»

واقعیت این است که وضعیت بعضی کشورها از آمریکا هم بدتر است. بدهی ناخالص دولت ژاپن به ۲۰۱٪ تولید ناخالص ملی آنان رسیده است و تنها راه فرار از ورشکستگی دولت ژاپن٬ استقراض باز هم بیشتر پول است.

اما این بازی تا ابد ادامه پیدا نخواهد کرد.


هرگر در تاریخ بشریت٬ زمانی نبوده که کشورهای جهان٬ چنین حجم عظیمی از بدهی داشته باشند. وقتی حباب عظیم این بدهی ها بترکد٬ اوضاع به شدت منقلب خوهد شد و مهره های دومینو به سرعت فرو خواهند افتاد. اما وقتی این اتفاق بیافتد٬ یک موضوع قطعی است: اینکه عده‌ی زیادی سود سرشاری از سقوط و ورشکستگی دیگران خواهند برد.

این مطلب ترجمه‌ی آزاد از این مقاله است. توضیحات مربوط به «فروش پایین» (Short Selling) و انواع سرمایه گذاری از من است.

پی نوشت: شرکت ای آی جی٬ که در جریان بحران مالی خسارات بسیار هنگفتی متحمل شد و تا آستانه‌ی ورشکستگی پیش رفت٬ به جای گولدمن سکز٬ از این پس از بنک آو آمریکا و سیتی گروپ به عنوان شرکت های مشاور استفاده خواهد کرد. این اولین و یکی از بزرگترین ضربه ها به گولدمن سکز٬ بعد از متهم شدن توسط SEC است.