Thursday, May 6, 2010
خیلی از مردم دنیا٬ از جمله بسیاری از مردم آمریکا٬ فکر می کنند اقتصاد آمریکا یک ماشین بزرگ کاپیتالیستی است. ولی واقعیت این است که در حال حاضر٬ اقتصاد آمریکا بیشتر شبیه یک قمارخانه یا بنگاه شرط بندی عظیم است.
در واقع طی چند سال گذشته٬ میلیاردها دلار پول آسان و بادآورده به جیب سیاستمداران٬ سرمایه داران و بانکداران بزرگ سرازیر شده است. مایلید بدانید آنها چطور چنین سود سرشاری برده اند؟ خیلی ساده: با شرط بندی روی سقوط اقتصاد آمریکا.
قبل از اینکه به جزيیات این موضوع وارد شوم٬ توضیح مختصری خواهم داد در مورد اینکه چگونه می توان از کاهش ارزش چیزی سود برد.
درک افراد عادی از خرید و فروش سهام یا اوراق قرضه این است که شخص پس از مطالعه٬ گمان می کند شرکت الف که محصول ب را تولید می کند٬ به دلیل کیفیت خوب محصولات و بازاریابی خوب٬ آیندهی خوبی در پیش دارد. پس سهام آن را خریداری می کند. اگر پیش بینی او درست از آب درآید٬ قیمت سهام شرکت افزایش پیدا کرده و او سود می برد و در غیر این صورت زیان خواهد دید. در این حالت٬ سرمایه گذار٬ روی موفقیت شرکت الف شرط بندی کرده است.
اما مدل دیگری از سرمایه گذاری هست که به آن «فروش استقراضی» (Short Selling) می گویند. در این روش٬ شما حدس می زنید که ارزش سهام شرکت الف به دلیل فعالیتها و سیاستهای نادرست شرکت رو به کاهش خواهد بود. بنابراین روی سقوط آن شرط بندی می کنید.
سعی می کنم با یک مثال ساده این موضوع را روشنتر کنم: شما ۱۰۰۰ سهم از شرکت الف را «قرض» می کنید و آن را بلافاصله به قیمت روز بازار یعنی ۱۰ دلار در هر سهم می فروشید. با ده هزار دلار پولی که دارید٬ یک ماه بعد٬ سهام همان شرکت را به قیمت هر سهم ۸ دلار خریداری می کنید و ۱۰۰۰ سهم قرضی را به صورت سهام بر می گردانید و به ازای قرض خود نیز فرضا ۵۰۰ دلار بهره می پردازید و ۱۵۰۰ دلار در این میان نصیب شما می شود. در این مدل٬ این سقوط و کاهش ارزش شرکت الف است که برای سرمایه گذار سودآور است.
برگردیم به موضوع بحث اصلی. در پنج سال اخیر٬ سیاستمداران و سرمایه گذاران بزرگ آمریکایی با شرط بندی روی سقوط ارزش املاک و مستغلات در آمریکا٬ میلیاردها دلار سود به جیب زده اند. اما آیا این «فروش استقراضی» و «شرط بندی» ها برای اقتصاد آمریکا مفید هستند؟ اقتصاد آمریکا چگونه باید مجددا روی پای خود بایستد٬ در حالیکه بزرگترین سرمایه داران و سیاستمداران آن٬ فعالانه روی سقوط آن شرط می بندند؟
فقط به لیست زیر نگاهی بیاندازید و ببینید چه کسانی از سقوط اقتصاد آمریکا سود می برند:
سود بردن معقول از سرمایه گذاری منصفانه٬ موضوعی مورد پذیرش همگان است. اما وقتی سرمایه داران بزرگ و سیاستمداران روی فروریختن اقتصاد آمریکا شرط بندی می کنند٬ جای تامل بسیار است.
از طرف دیگر٬ منطقا یک سرمایه گذار برای سودده کردن شرط بندی خود٬ تلاش هم خواهد کرد. اما موضوع زمانی جالبتر میشود که بدانیم افرادی که اینگونه روی سقوط اقتصادی آمریکا شرط بندی می کنند٬ هم انگیزه و هم قدرت کافی برای تحقق این موضوع را در اختیار دارند و کافی است هر از گاهی٬ یک فشار «کوچک» در جهتی که می خواهند به اقتصاد وارد آورند تا شرط را ببرند.
واقعیت این است که محیط اقتصادی آمریکا٬ به محیطی تبدیل شده که ترس در آن حکمفرمایی می کند. وقتی اقتصاد به نقطه ای برسد که عدهی قلیلی٬ از شکست و سقوط میلیونها فرد دیگر٬ میلیاردها دلار سود به جیب می زنند٬ باید فکری جدی به حال سیستم کرد.
به نمودار زیر دقت کنید. درآمد ملی آمریکا ته به حال هیچ گاه تا این حد سقوط نکرده است:
در این اوضاع٬ درآمد دولت به پایینترین سطح خود رسیده در حالیکه مخارج آن در حال شکافتن سقف آسمان است:
و بدهی ملی دولت آمریکا از یک تریلیون دلار در سال ۱۹۸۰ به بیش از دوازده تریلیون دلار رسیده و کماکان در حال افزایش است و کسی توان کنترل آن را ندارد.
بدیهی است که چنین کسر بودجهی عظیمی٬ (که تنها مختص آمریکا نیست و تمامی دولت های جهان کمابیش با آن درگیرند) نمی تواند تا ابد ادامه پیدا کند. وارن بافه در این مورد می گوید: «تماشای تلاش دنیا برای خلاصی از بار بدهی کلان٬ منظرهی جالبی نخوهد بود.»
واقعیت این است که وضعیت بعضی کشورها از آمریکا هم بدتر است. بدهی ناخالص دولت ژاپن به ۲۰۱٪ تولید ناخالص ملی آنان رسیده است و تنها راه فرار از ورشکستگی دولت ژاپن٬ استقراض باز هم بیشتر پول است.
اما این بازی تا ابد ادامه پیدا نخواهد کرد.
هرگر در تاریخ بشریت٬ زمانی نبوده که کشورهای جهان٬ چنین حجم عظیمی از بدهی داشته باشند. وقتی حباب عظیم این بدهی ها بترکد٬ اوضاع به شدت منقلب خوهد شد و مهره های دومینو به سرعت فرو خواهند افتاد. اما وقتی این اتفاق بیافتد٬ یک موضوع قطعی است: اینکه عدهی زیادی سود سرشاری از سقوط و ورشکستگی دیگران خواهند برد.
این مطلب ترجمهی آزاد از این مقاله است. توضیحات مربوط به «فروش پایین» (Short Selling) و انواع سرمایه گذاری از من است.
پی نوشت: شرکت ای آی جی٬ که در جریان بحران مالی خسارات بسیار هنگفتی متحمل شد و تا آستانهی ورشکستگی پیش رفت٬ به جای گولدمن سکز٬ از این پس از بنک آو آمریکا و سیتی گروپ به عنوان شرکت های مشاور استفاده خواهد کرد. این اولین و یکی از بزرگترین ضربه ها به گولدمن سکز٬ بعد از متهم شدن توسط SEC است.
در واقع طی چند سال گذشته٬ میلیاردها دلار پول آسان و بادآورده به جیب سیاستمداران٬ سرمایه داران و بانکداران بزرگ سرازیر شده است. مایلید بدانید آنها چطور چنین سود سرشاری برده اند؟ خیلی ساده: با شرط بندی روی سقوط اقتصاد آمریکا.
قبل از اینکه به جزيیات این موضوع وارد شوم٬ توضیح مختصری خواهم داد در مورد اینکه چگونه می توان از کاهش ارزش چیزی سود برد.
درک افراد عادی از خرید و فروش سهام یا اوراق قرضه این است که شخص پس از مطالعه٬ گمان می کند شرکت الف که محصول ب را تولید می کند٬ به دلیل کیفیت خوب محصولات و بازاریابی خوب٬ آیندهی خوبی در پیش دارد. پس سهام آن را خریداری می کند. اگر پیش بینی او درست از آب درآید٬ قیمت سهام شرکت افزایش پیدا کرده و او سود می برد و در غیر این صورت زیان خواهد دید. در این حالت٬ سرمایه گذار٬ روی موفقیت شرکت الف شرط بندی کرده است.
اما مدل دیگری از سرمایه گذاری هست که به آن «فروش استقراضی» (Short Selling) می گویند. در این روش٬ شما حدس می زنید که ارزش سهام شرکت الف به دلیل فعالیتها و سیاستهای نادرست شرکت رو به کاهش خواهد بود. بنابراین روی سقوط آن شرط بندی می کنید.
سعی می کنم با یک مثال ساده این موضوع را روشنتر کنم: شما ۱۰۰۰ سهم از شرکت الف را «قرض» می کنید و آن را بلافاصله به قیمت روز بازار یعنی ۱۰ دلار در هر سهم می فروشید. با ده هزار دلار پولی که دارید٬ یک ماه بعد٬ سهام همان شرکت را به قیمت هر سهم ۸ دلار خریداری می کنید و ۱۰۰۰ سهم قرضی را به صورت سهام بر می گردانید و به ازای قرض خود نیز فرضا ۵۰۰ دلار بهره می پردازید و ۱۵۰۰ دلار در این میان نصیب شما می شود. در این مدل٬ این سقوط و کاهش ارزش شرکت الف است که برای سرمایه گذار سودآور است.
برگردیم به موضوع بحث اصلی. در پنج سال اخیر٬ سیاستمداران و سرمایه گذاران بزرگ آمریکایی با شرط بندی روی سقوط ارزش املاک و مستغلات در آمریکا٬ میلیاردها دلار سود به جیب زده اند. اما آیا این «فروش استقراضی» و «شرط بندی» ها برای اقتصاد آمریکا مفید هستند؟ اقتصاد آمریکا چگونه باید مجددا روی پای خود بایستد٬ در حالیکه بزرگترین سرمایه داران و سیاستمداران آن٬ فعالانه روی سقوط آن شرط می بندند؟
فقط به لیست زیر نگاهی بیاندازید و ببینید چه کسانی از سقوط اقتصاد آمریکا سود می برند:
- یک بررسی از فعالیتهای اقتصادی اعضای کنگرهی آمریکا توسط مجلهی «وال استریت ژورنال» نشان می دهد که ۱۳ تن از اعضای کنگره یا همسران آنها٬ طی سال ۲۰۰۸ یعنی درست یک سال پیش از اوج بحران مالی و بانکی در آمریکا٬ مبالغ هنگفتی روی سقوط اقتصاد آمریکا سرمایه گذاری و شرط بندی کرده اند.
- یک شخص حقیقی به نام «جف گرین» با شرط بندی روی سقوط ارزش بازار املاک و مستغلات در آمریکا٬ صدها میلیون دلار سود برده است. حال او در تلاش است تا با پولهای بادآورده٬ از ایالت فلوریدا راهی مجلس سنای آمریکا شود.
- موسسهی عظیم مالی به نام «گولدمن سَکز» (Goldman Sachs) بدون پرده پوشی و بی هیچ شرم و حیایی٬ در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ که بازار املاک و مستغلات شروع به سقوط کرد٬ روی سقوط مشتریان خود شرط بندی کرد و کوهی از سود بادآورده را نصیب خود کرد. سیلوین رینز٬ یک متخصص امور مالی به نیویورک تایمز می گوید: «برای درک بهتر موضوع٬ درست مثل این است که شما خانهی همسایه تان را در مقابل آتش سوزی بیمه کنید و دریافت کنندهی بیمه هم شما باشید و سپس خانهی همسایه تان را آتش بزنید».
دفتر مرکزی گولدمن سکز٬ ۸۵ براد استریت٬ نیویورک - همچنین فاش شد که گولدمن سکز مبالغ عظیمی روی سقوط و شکست فعالیتهای نفتی در خلیج مکزیکو شرط بندی کرده٬ و تصادفا(!) این شرط بندی درست یک روز پیش از نشت عظیم نفت در سکوی شرکت نقتی «بی پی» در خلیج مکزیکو انجام شده است. در بررسی های به عمل آمده٬ ایمیلی از یکی از کارمندان گولدمن سکز یه نام فابریس تور به دوست دخترش به دست آمده که در آن او به دوست دخترش با افتخار می گوید: «یک سکوی حفاری در خلیج مکزیکو از بین خواهد رفت و ما در پول غلت خواهیم زد.»
فابریس تور - جان پالسِن٬ به کمک گولدمن سکز٬ به سرعت تبدیل به یکی از ثروتمندترین افراد آمریکا شد. شرط بندی روی شکست و سقوط بازار املاک و مستغلات در سال ۲۰۰۷ چیزی حدود ۱۵ میلیارد دلار نصیب شرکت سرمایه گذاری او کرد. حدود ۴ میلیارد دلار از این پول نصیب شخص پالسن شد.
جان پالسِن - سرمایه دار افسانه ای٬ «وارن بافه» (Warren Buffet) در روز شنبه هفتهی گذشته اظهار کرد که سرمایه گذاری او روی سقوط ارزش پول های عمده متمرکز شده است چرا که او فکر می کند کسر بودجه های عظیم دولتهای بزرگ٬ باعث کاهش ارزش پولهای آنان خواهد شد.
- دولت فدرال آمریکا٬ مقادیر زیادی «کردیت دیفالت سوآپ» (Credit Default Swaps)از مدارس ایالت فلوریداو دولتهای ایالات کالیفرنا و نوادا در اختیار دارد. معنی این جمله این است که در صورتی که مدارس ایالت فلوریدا یا دولتهای ایالات کالیفرنیا و نوادا از پس بازپرداخت وامهای خود بر نیایند٬ دولت فدرال آمریکا٬ در این میان سود خواهد برد.
- جی پی مورگان (JP Morgan)٬ سیتی گروپ (Citi Group) و بنک آو آمریکا (Bank Of America) به مشتریان خود٬ موقعیتهای سرمایه گذاری ارائه می دهند تا روی سقوط مالی شهرها و ایالات آمریکا شرط بندی کرده و در صورتی که هر یک از شهرداری ها یا دولتهای ایالتی آمریکا از پس بازپرداخت وامهای خود بر نیایند٬ سرمایه گذاران در این میانه سود ببرند.
از طرف دیگر٬ منطقا یک سرمایه گذار برای سودده کردن شرط بندی خود٬ تلاش هم خواهد کرد. اما موضوع زمانی جالبتر میشود که بدانیم افرادی که اینگونه روی سقوط اقتصادی آمریکا شرط بندی می کنند٬ هم انگیزه و هم قدرت کافی برای تحقق این موضوع را در اختیار دارند و کافی است هر از گاهی٬ یک فشار «کوچک» در جهتی که می خواهند به اقتصاد وارد آورند تا شرط را ببرند.
واقعیت این است که محیط اقتصادی آمریکا٬ به محیطی تبدیل شده که ترس در آن حکمفرمایی می کند. وقتی اقتصاد به نقطه ای برسد که عدهی قلیلی٬ از شکست و سقوط میلیونها فرد دیگر٬ میلیاردها دلار سود به جیب می زنند٬ باید فکری جدی به حال سیستم کرد.
به نمودار زیر دقت کنید. درآمد ملی آمریکا ته به حال هیچ گاه تا این حد سقوط نکرده است:
در این اوضاع٬ درآمد دولت به پایینترین سطح خود رسیده در حالیکه مخارج آن در حال شکافتن سقف آسمان است:
و بدهی ملی دولت آمریکا از یک تریلیون دلار در سال ۱۹۸۰ به بیش از دوازده تریلیون دلار رسیده و کماکان در حال افزایش است و کسی توان کنترل آن را ندارد.
بدیهی است که چنین کسر بودجهی عظیمی٬ (که تنها مختص آمریکا نیست و تمامی دولت های جهان کمابیش با آن درگیرند) نمی تواند تا ابد ادامه پیدا کند. وارن بافه در این مورد می گوید: «تماشای تلاش دنیا برای خلاصی از بار بدهی کلان٬ منظرهی جالبی نخوهد بود.»
واقعیت این است که وضعیت بعضی کشورها از آمریکا هم بدتر است. بدهی ناخالص دولت ژاپن به ۲۰۱٪ تولید ناخالص ملی آنان رسیده است و تنها راه فرار از ورشکستگی دولت ژاپن٬ استقراض باز هم بیشتر پول است.
اما این بازی تا ابد ادامه پیدا نخواهد کرد.
هرگر در تاریخ بشریت٬ زمانی نبوده که کشورهای جهان٬ چنین حجم عظیمی از بدهی داشته باشند. وقتی حباب عظیم این بدهی ها بترکد٬ اوضاع به شدت منقلب خوهد شد و مهره های دومینو به سرعت فرو خواهند افتاد. اما وقتی این اتفاق بیافتد٬ یک موضوع قطعی است: اینکه عدهی زیادی سود سرشاری از سقوط و ورشکستگی دیگران خواهند برد.
این مطلب ترجمهی آزاد از این مقاله است. توضیحات مربوط به «فروش پایین» (Short Selling) و انواع سرمایه گذاری از من است.
پی نوشت: شرکت ای آی جی٬ که در جریان بحران مالی خسارات بسیار هنگفتی متحمل شد و تا آستانهی ورشکستگی پیش رفت٬ به جای گولدمن سکز٬ از این پس از بنک آو آمریکا و سیتی گروپ به عنوان شرکت های مشاور استفاده خواهد کرد. این اولین و یکی از بزرگترین ضربه ها به گولدمن سکز٬ بعد از متهم شدن توسط SEC است.