Monday, June 1, 2009
شاید من به دلیل سالها دوری از ایران٬ از فرهنگ حاکم بر ایران دور بوده ام و فراموش کرده ام که خودم هم در چنین محیطی زیسته ام یا اینکه در فاصله‌ی سالهایی که من نبوده ام این لمپنیزم به این حد افزایش پیدا کرده است. فیلم انتخاباتی کروبی را که گویا در ایران بسیار مورد استقبال قرار گرفته (این را با توجه به انعکاس آن در سایتهای اینترنتی که قاعدتا طبقه‌ی متوسط بالای ایرانی است٬ می گویم.) دیدم.

در این فیلم٬ ابطحی و کروبی٬ لغات را به شکل محاوره ای کوچه خیابانی ادا می کنند. کروبی لغت «قهرمان» را «قَرِمان» تلفظ می کند. او در پاسخ به سوالات حتی ثانیه ای مکث نمی کند و بی درنگ پاسخش را با «من» یا «ببینید» شروع می کند و این نشان می دهد که حتی ثانیه ای برای فکر کردن به پاسخ خود فکر نمی کند٬ از کلمات مترادف برای کش دادن پاسخ هایش استفاده می کند٬ سوال را تکرار می کند. در میان جملاتش زیاد تپق می زند. تازه فراموش نکنید این یک فیلم تبلیغاتی است و در وضعیت کنترل شده‌ی استودیو ضبط شده و افراد فی البداهه حرف نمی زنند و از قبل فرصت فکر کردن روی حرفهای خود را داشته اند و امکان برداشتهای متعدد وجود داشته است.

شاید بگویید که زیادی مته به خشخاش می گذارم اما من از یک سیاستمدار درجه اول انتظار دارم کمی بیشتر٬ به قول غربیها Articulate باشد. شمرده و با فکر حرف بزند. واژه ها را درست ادا کند (واضح است که منظورم به هیچ وجه تمسخر لهجه نیست.). از تکرار سوال و تکرار بی دلیل واژه های مترادف پرهیز کند. اینها که می گویم به منزله‌ی الفبای یک مصاحبه‌ی شغلی ساده در غرب است و نه حتی استانداردهای لازم برای کسب مناصب سیاسی بالا.


چند نمونه از این موارد را در زیر لیست کرده ام:

در مورد تعدد زوجات نظرتون چیه؟ (زمان ۰۰:۱۱)
کروبی: «تعدد زوجات٬ ببینید٬ تعدد زوجات٬ اصلا تعدد زوجات در جامعه‌ی ما ... »
در پاسخ به این سوال که اولین اقدام شما برای احیای اقتصاد چیست(زمان ۱:۱۷)
کروبی (با تاکید بر کلمه‌ی «من» - زمان ۰۰:۵۰): «من می بینم به چه سختی ...»
کروبی: «من اولین کار٬ اولین بیانیه ام٬ من بهمن بیانیه که دادم٬ اولین بیانیه ام احیای ...»
ابطحی (زمان ۱:۴۰): «سرعت اطلاع رسانی ما از افغانستان هم کمتره٬ حالا اونِش بمونه . . .مِثِ این میمونه که کِسی بگه که من مثلا امکان برق رسانی زیادتری دارم »
کروبی در پاسخ به کرباسچی در مورد رسیدگی به امور خانواده شهدا و جانبازان (زمان ۴:۱۴): «اولا بنده قَرِمان نیستم اولا! . . . و واقعا من میرم در حوزه‌ی کارم که ریاست جمهوریه و حل مشکلات . . .»
کروبی در پاسخ به کرباسچی در مورد رابطه با آمریکا: «من ضمن اینکه اون اندازه ای که لازمه حیثیت ملتمون اقتدار ملتمون عزت ملتمون محفوظ بمونه٬ اون کارو اون انجام می دیم. در مقابل دنیا٬ در مقابل سیاستهای شاه(؟!) ذلتو به خه نمی خریم. . . و مطمئنا هم دنبال حل این مشکلاتم میرم و هیییییییچ گونه باکه از اینکه با حیثیت بشم٬ بی حیثیت بشم بگن خوب عمل کرد بگن بد عمل کرد اونی که وااااقعا به نفع مردم باشه او را انجام می دم و من میییدونم میتونیم هم آبرومند باشیم هم کارامونه انجام بدیم. . . »

تمام این موارد بالا در فیلمی یافت میشود که توسط یکی از کارگردانان خوب ایران تهیه شده و تازه در مجموع ۸ دقیقه بیشتر نیست. اشک ریختن کرباسچی برای فقرا که یکی از نفس گیر ترین صحنه های فیلم بود که محمود فرجامی نیز آن را به شکل جالبی نقد کرده است.

شخصا باید اعتراف کنم که در این فیلم هیچ نکته‌ی خاصی که کروبی را از احمدی نژاد چهار سال پیش متمایز کند٬ ندیدم و متوجه نمی شوم منطور دوستانی که این فیلم را با عباراتی چون «عبور از خط قرمز»٬ «نوآوری در كلام» یا از این قبیل توصیف کردند٬ چه بود.
blog comments powered by Disqus